تنها

تا شقایق هست زندگی باید کرد

تنها

تا شقایق هست زندگی باید کرد

مشکی

قصد و غرض هوا نیست، قصه ادعا نیست
نقل ِ یک اعتقاده، عشقه، یک جور ادا نیست
حکم نگاه تازه ست، رمزی که رمز شب بود
فهم یک عشق بی مرز، نهایت طلب بود
تو رسم مکتب دل، رهایی شرط عشقه
مشکی فقط یک رمزه، یه رنگیش رنگ عشقه
بعضی می گن که حرفه، بعضی می گن که وهمه
اونی که مبتلا نیست نمی تونه بفهمه...

تو رسم مکتب دل رهایی شرط عشقه

مشکی فقط یه رمزه یه رنگیشم یه عشقه

رنگه ما رنگه عشقه عشقمونم یه رنگه

مشکی   ساده بگم تا زنده م برام قشنگه

گفتنیا رو گفتم اهل دلا شنیدن

اما هنوز یه عده گیر سیاه سفیدن

بعضی می گن که حرفه بعضی می گن که وهمه

اونی که مبتلا نیست نمی تونه بفهمه

(رضا صادقی)

جوانی

تو از جوانی ام چه دانی
که دم به دم از صبر ذکر گویی
تو چه دانی که بر پس چهره ی جوانم
دلی سالخورده را پنهان دارم
تو از ناله های درونم چه دانی
که مرا به عشق فرا می خوانی
بس است. من بس کشیده ام
تو داغ های باران را بر چهره ام ندیده ای
که ... تو از جوانی ام چه دانی!!!!

وقتی دلی

وقتی دلی برای دلی تنگ می شود
انگار پای عقربه ها لنگ می شود!
تکراریند پنجره ها و ستاره ها
خورشید بی درخشش و گل، سنگ می شود
پیغام آشنا که ندارند بلبلان
هر ساز و هر ترانه بد آهنگ می شود
احساس می کنی که زمین بی قواره است!
انگار هر وجب دو سه فرسنگ می شود!
باران بدون عاطفه خشکی می آورد
رنگین کمان یخ زده بی رنگ می شود
هر کس به جز عزیز دلت یک غریبه است
وقتی دلت برای دلی تنگ می شود!!!